چگونه توقعات "بجا"ی مردم "بیجا" شدند

 !!وقتی انتخابات تموم شد و خر سیاسیون از پل گذشت.


مشکل جمهوری اسلامی با پپسی (PEPSI)

این اولین بار نیست که جمهوری اسلامی در ارتباط با کمپانی پپسی دروغ سازی و شایعه سازی می کند. حدودا 15 سال پیش جمهوری اسلامی شایعه کرده بود که لغت PEPSI مخفف Pay Each Peny Saving Israel  است به معنی اینکه هر قرون پولی که  شما برای خرید پپسی می پردازید صرف کمک (نجات) اسراییل می شود که چیزی جز دروغ محض نبود (was a lie). این شایعه در بین بسیاری از مردم رواج داشت بدون آنکه کسی واقعیت را بداند یا برای دیگران روشن کند.

علت این قضیه برای نویسنده روشن نیست اما بر اساس حدس و گمان می شود گفت که احتمالا بعضی دست اندرکاران جمهوری اسلامی منفعت مالی خود را در منفور کردن محصولات پپسی می بینند.

نگو 16 آذر! بگو "هفته 16 آذر"

تاسوعا و عاشورای امسال (14 و 15 آذر) با فاصله یک روزه از 16 آذر، فرصت خوبی است برای تبدیل 16 آذر به "هفته 16 آذر".

هر چقدر هم که در یک روز تظاهرات کننده به خیابان بیاید باز هم برای دولت مشکل خاصی ایجاد نمیشود چرا که فردا همه چیز به حالت اول بر میگردد و زندگی روزمره ادامه پیدا می کند. یک شب برای حکومت هزار شب نمیشود. تا زمانی که تظاهرات ایران محدود به 16 آذر و 22 بهمن و چهارشنبه سوری و 18 تیر و غیره است نمیشود انتظار هیچ گونه تغییر یا حتی فشار محسوس بر حکومت را داشت. بیایید با تظاهرات در کل هفته 16 آذر فشار مضاعفی بر حکومت وارد آوریم.

بیایید هزینه همکاری با نظام را برای مزدوران بالا ببریم

تا وقتی هزینه همکاری با نظام پایین و مزایای آن زیاد باشد، تا قیامت شاهد بقای جمهوری اسلامی خواهیم بود. با آمدن مردم به خیابان ها بود که بدنه نظام به لرزه افتاد و شکاف سیاسی موجود در بین گروه های سیاسی داخل نظام چندین برابر گشت. وقایع روز عاشورا به حدی جدی بود که نظام برای مدت کوتاهی خود در معرض سقوط دید. اگر ماموران امنیتی و ضد شورش، فرماندهان بسیجی و ... هر روز با آرامش از خانه خود خارج و با آرامش به خانه خود بازگردند، هیچ تغییری در روند موجود ایجاد نخواهد شد ولی اگرچنین فردی به همان اندازه که یک تظاهر کننده در روز تظاهرات خود را در معرض آسیب جسمی و خطر ببیند، روند سرکوب در ایران به سرعت نزولی خواهد شد.

این وظیفه من و تو است که مامور گشت ارشاد، بسیجی، اطلاعاتی و سپاهی را راحت نگذاریم. تمامی این افراد خانه و خانواده دارند و هر روز پس از سرکوب و نیرنگ و اذیت و آزار مردم، به خانه های خود می روند. وقتی خانه این افراد ناامن شد، دیگر تن به سرکوب و اذیت و آزار مردم نخواهند داد.

بیایید نگذاریم دفاتر بسیج در دانشگاه ها و ادارات به فعالیت روزمره خود ادامه دهند. هر کجا چنین مامورانی را کم تعداد و ضعیف دیدیم، درس عبرتی به آنها بدهیم.

یکوقت کسی خدایی نکرده فراخوان تظاهرات نده ها! ملت تو سری خور ایران بیشتر از اینها تو سری می خواهد

پلیس امنیت اخلاقی هم اضافه شد. این همه سال نظام تو سرمون زده هیچ غلطی نکردیم .... حالا هم دوباره دستگیری خواهر و مادر و دوست و همسر به بهانه بد حجابی. آیا توسری برای ما بس است؟ خیر، ما سیر بشو نیستیم. دست این نظام درد نکنه که نیاز مبرم ما به توسری رو فراهم میکنه.

یکوقت کسی فراخوان تظاهرات نده ها! ما همون دوست داریم در آرامش توسری بخوریم. توسری کم بخور، همیشه بخور. اگر هم فراخوان میدید سعی کنید پراکنده و جدا از هم باشه. دانشجوها جدا از مردم تو دانشگاه ها، صنف کارگری جدا جلوی کارخانه ها، معلمان در محلی مستقل و جدا از دیگران، توده مردم هم تو مترو و زیر زمین وجاهایی که موجب تشدد خاطر نظام نشه.

یه وقت مستقل از شورای عالی هماهنگی سبز عمل نکنید ها! 10 نفر هم نمیتونید جمع کنید، تلاش بیخودی نکنید. اگر هم کسی فراخوان داد بهش منفی بدین و با گذاشتن کامنت منفی دیگران را از پیوستن به فراخوان منصرف کنید. اصلا بهش بگین که تو سگ کی باشی که فراخوان میدی. یکوقت ائتلاف تشکیل ندین با همدیگه بیانیه مشترک بدین ها! خیلی کار پوچ و بی فایده ای است. شماها که 10 نفرهم نمیتونین تو خیابون بیارین. اگر صبر کنید خود شورای عالی هماهنگی سبز بیانیه میده و یک روز رو برای تظاهرات تعیین میکنه، حتی شاید هم دوباره تند روی بکنه و هر هفته یک روز رو تظاهرات اعلام کنه. یک وقت کسی نسبت به رنج و عذاب زندانی های سیاسی و غیر سیاسی احساساتی نشه دعوت به تظاهرات بکنه! بالاخره از اینها یک چند درصدیشون سالم یا حداقل نیمه جان از زندان بیرون خواهند آمد.

ضرورت تشکیل ائتلاف بین اپوزیسیون خارج از کشور برای سازماندهی اعتراضات خیابانی

با توجه به اینکه عملا چیزی از اپوزیسیون در داخل کشور نمانده و اکثر فعالان سیاسی قلع و قمع شده اند و اینکه برخی از مردم از عملکرد اصلاح طلبان و شورای عالی هماهنگی سبز ناراضی هستند، نیاز به یک گروه هماهنگ کننده برای سازماندهی مردم ضروری به نظر میرسد. تا وقتی که هیچ جایگزینی برای شورای عالی هماهنگی راه سبز برای مردم ایران وجود نداشته باشد نمی توان انتظار روند متفاوتی از جریان سیاسی کنونی کشور داشت.

چنین ائتلافی می تواند متشکل از تمامی افراد مستقل و گروه های فعال سیاسی باشد که به آینده دموکراتیک اعتقاد دارند و هدف بعد از پیروزی خود را تشکیل حزب و فعالیت حزبی تلقی می کنند.

ما همگی با شخصیت های سیاسی و تحلیل گران ایران آشنایی داریم و به سخنرانی های آنان و تحلیل هایشان گوش می دهیم و بسیاری از موارد آنها را تحسین می کنیم. آیا وقت آن نیست که این گروه ها و شخصیت ها که همگی در مورد ضرورت سقوط نظام دیکتاتوری هم نظر هستند ائتلاف تشکیل داده و مردم را با بیانیه های خود سازماندهی و تشویق به مبارزه کنند؟

شاید طیف و تعداد افرادی که پیرو فراخوان های مستقل و جداگانه صریح افرادی مثل آقای بنی صدر یا سازگارا به خیابان می آیند آنقدر وسیع نباشد اما وقتی طیف وسیعی از اپوزیسیون تشکیل ائتلاف بدهد در آن زمان جمعیت بسیار گسترده ای از مردم وارد عمل خواهد شد.