شیوع یک ویروس جدید


شیوع یک ویروس جدید
جنبش آزادی خواه ایران درباره شیوع یک نوع ویروس کشنده جدید در خاور میانه هشدار داد. این ویروس که بر اساس گزارش آگاهان از مراکز دولتی و نظامی ایران نشات گرفته، تا به حال به کشورهای افغانستان، پاکستان، عراق، لبنان، فلسطین و اسرائیل و حتی یمن سرایت کرده و تلفات مالی و جانی بسیاری بر جای گذاشته است. علائم این ویروس گوناگون و بعضاً بسیار گیج کننده است: بمب گذاری و انفجار، عملیات انتحاری، قتل و غارت، قاچاق، تند روی ها مذهبی، برادر کشی، نسل کشی، عدم اتحاد گروه های سیاسی در کشورهای آلوده، دروغ و ریا، سرکوب، شکنجه، دستگیری های غیر قانونی و گسترده و فساد مالی و اخلاقی و ... نمونه علائم آن هستند.

این ویروس از طریق وزیر امور خارجه، نماینده سپاه و سفرای جمهوری اسلامی ایران و با دریافت وجه نقد و امضاء توافقات تجاری و فرهنگی منتقل می شود. در بعضی موارد انتقال ویروس بدون تماس مستقیم افراد و تنها با دخالت بانک ها و یا کِشتی های حامل اسلحه و موشک انجام می شود. کشورهای جهان استعداد متفاوتی در ابتلا به این ویروس دارند. این ویروس به دنبال مستعد ترین کشورها گشته و در صورت وجود نارضایتی های مردمی، دشمنی با اسرائیل و غرب، علاقه مندی به قاچاق مواد مخدر و اسلحه سریعاً به آن محل نفوذ کرده و منطقه را آلوده می سازد.

با وجود پیچیدگی و علائم خطرناک می توان از ابتلا به این ویروس پیش گیری کرد. تنها واکسنی که برای آن وجود دارد واکسن دموکراسی است. این ویروس از دموکراسی بسیار گریزان است و در مناطق دموکراتیک در کمتر از چند دقیقه از بین می رود. با توجه به این که این ویروس به طور مداوم از منشاء خود ایران به دیگر نقاط ارسال می شود، سمپاشی و ضد عفونی کردن مناطق آلوده بی ثمر بوده از این رو توصیه می گردد که سمپاشی و ضد عفونی کردن ابتدا در محل منشاء و تکثیر و سپس در مناطق آلوده شده صورت بگیرد. خوشبختانه یک آنتی ژن موثر و کارآمد در منشاء این ویروس پیدا شده که در کلنی های سبز رنگ زیست می کند و تاثیر بسیاری بر کاهش تکثیر و انتشار این ویروس گذاشته است. اگر این کلنی های سبز از طرف پزشکان و محققان خارجی نیز حمایت شوند، امید می رود که کمتر از یک سال ویروس جمهوری اسلامی ریشه کن شود.

شعری برای سپاهیان کشته شده در بلوچستان علی الخصوص نور علی شوشتری

شعری برای سپاهیان کشته شده در بلوچستان علی الخصوص نور علی شوشتری

لازم به ذکر است که آقای نور علی شوشتری یکی از سپاهیانی بود که نامه تهدید آمیز به خاتمی را در زمان وقایع 18 تیر 1378 امضاء کرد و تهدید کرد که اگر دانشجویان از خیابان ها جمع نشوند عواقب بدی در انتظار آنها خواهد بود.

ای سپاهی ...

ای که تو غرّش کنان بر این جوانان تاختی
ای تو که از کشورم کشتارگاه می ساختی
دیدی چون آخر بازی باختی؟

تو که با مکر و ریا، رای مردم را بدزدیدی و تخم کینه در دل کاشتی،
نوجوانان و جوانان را بکشتی و بگفتی آشتی!
هیچگاه اندر خیال باطلت، لحظه رعد هلاکت را می پنداشتی؟

دعای هفته (3)

لعن الله قاتلیک یا ندا


مرگ چند تن از فرماندهان سپاه: عملیات تلافی جویانه یا پاکسازی؟


چند فرمانده سپاه پاسداران در حمله انتحاری امروز، 26 مهر 88 در استان سیستان و بلوچستان کشته شدند.
نورعلی شوشتری، جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه ، از جمله قربانیان صبح یکشنبه در شهر سرباز استان سیستان و بلوچستان است.

به گزارش خبرگزاری‌های داخلی علاوه بر نورعلی شوشتری، سرتیپ رجبعلی محمدزاده فرمانده سپاه استان سیستان و بلوچستان، سرهنگ پاسدار ولی فتح مرادی فرمانده سپاه ایرانشهر، سرهنگ پاسدار عبدالصمد میرشهرکی فرمانده تیپ امام علی و فرمانده سپاه سرباز، نیز کشته شده‌اند.

مسئولیت امنیت منطقه سیستان و بلوچستان در سال جاری به سپاه پاسداران سپرده شد. به گزارش سپاه نیوز؛سردار سرتیپ دوم پاسدار رمضان شریف گفت: در این حادثه تروریستی که حدود ساعت 8 صبح امروز در محل برگزاری پنجمین نشست سران قبایل و طوایف در منطقه پیشین بلوچستان روی داد یکی از مزدوران استکبار جهانی با انفجار مواد منفجره همراه خود، موجب به شهادت رسیدن این فرماندهان سپاه شد.

ظاهراً ایشان فراموش کرده اند که در حال حاضر واژه مزدور به معنی اخص به افراد سرکرده رژیم ایران که به طور اختصاصی یا به صورت ضمنی جهت سرکوب، ضرب و شتم و دستگیری آزادی خواهان این کشور حقوق و مزایا دریافت می کنند اطلاق می شود و نه به افراد دیگر کشورها. به علاوه، واژه "استکبار جهانی" همیشه گواه از نیرنگ و فریب سران رژیم ایران دارد. هرگاه رژیم می خواهد فعالیت های ناشایست خود را به بیگانگان نسبت دهد، وقیحانه از واژه استکبار جهانی استفاده می کند.

در مورد رسانه های رژیم اسلامی ایران یاد گرفته ایم که به هیچیک از ادعاهای این رژیم نمیتوان اعتماد کرد. تنها مساله بدون ابهام این است که افراد کشته شده در ماجرای امروز قصد خودکشی نداشته اند. حضور تعداد قابل ملاحظه ای از سران سپاه در یک جلسه عمومی با امنیت پایین نشان دهنده ماهیت شک برانگیز این جلسه است. گفته می شود زمان پرواز هواپیمای آقای خامنه ای به شهرستان ها هیچگاه از قبل اعلام نمی شود و وی برای امنیت بیشتر از هواپیمای مسافربری عمومی استفاده می کند به طوری که یک پارتیشن اضافی در سالن هواپیما محل استقرارش را از مسافران عادی جدا می کند، بدون آنکه کسی از مسافران بویی ببرد. در حالی که آقای خامنه ای در ماشین ضد گلوله خود با حمایت تعداد زیادی محافظ و تک تیر انداز هر از چند گاهی در خیابان ها تردد می کند، حضور چند نفر سرتیپ و سرهنگ و درجه دار سپاهی در یک جلسه عمومی و آن هم در منطقه نا امن سیستان و بلوچستان و آن هم با سابقه ترورهای اخیر بسیار مشکوک می نماید. از طرف دیگر نقش ایران در ناآرامی های کشورهای خارجی از جمله لبنان، فلسطین، عراق و افغانستان کاملاً اثبات شده است. حمایت ایران از گروه تندرو و تروریستی طالبان که زبانزد افغان های مقیم افغانستان است و شواهد آن نیز بسیار مشاهده شده است از دلایل ناامنی افغانستان و پاکستان است. بنابراین با توجه به نکات فوق و نقش مخرب رژیم ایران در انفجارها و ترورهای کشورهای همسایه (عراق) می توان با صراحت اذعان کرد که این رژیم ایران است که موجب ناامنی سیستان و بلوچستان شده است و نه کشور آمریکا.

وجود گروه های تروریستی نظیر القاعده و جندالله نه تنها برای رژیم ایران ضرری ندارد بلکه بسیار مفید هم هست. رژیم ایران با حمایت مالی و نظامی از گروه القاعده توانسته تا حد زیادی نیروهای آمریکایی و انگلیسی مشغول نگاه دارد. این رژیم برای حفظ ظاهر، هر گونه عملیات تروریستی را محکوم می کند اما در عمل با تحریک مردم بومی و حمایت های مالی و نظامی، آنها را در انجام عملیات تروریستی یاری می کند. گروه القاعده همانند گروه حزب الله توانسته و می تواند به عنوان عامل و بازیچه رژیم ایران عمل کند. این مطلب در مورد گروه جندالله نیز تا حدی صدق می کند. هر از چند گاهی عده ای از سپاهیان در بلوچستان به قتل می رسند. وجود چنین گروهی در ناحیه مرزی بلوچستان بهترین بهانه و توجیه برای حذف عده ای از سپاهیان است که دوره کاربریشان برای رژیم به اتمام رسیده است. تقصیر ترور را بر گردن یک گروه مرزی انداختن موثرترین روشی است که رژیم از آن برای فریب اذهان عمومی استفاده می کند.

اگر رژیم واقعا به دنبال آبادی بلوچستان می بود تا کنون با سرمایه گذاری و مدیریت می توانست قدم موثری در راه پیشرفت و آبادانی بلوچستان بردارد. اما ما می بینیم که چنین اقدامی صورت نمی گیرد و از نظر امنیتی نیز تنها هر از چند گاهی یک مانور نظامی احمقانه در منطقه صورت گرفته و پس از آن همه چیز به حالت اولیه خود بر می گردد.

واقعه اخیر نشان داد که افراد سر سپرده ای چون نور علی شوشتری که ارادت خود به آقای خامنه ای را علنا نشان داده بود و در حوادث 18 تیر کوی دانشگاه با امضای نامه تهدید آمیز خطاب به رئیس جمهور وقت آقای خاتمی ماهیت تندروی خود را نشان داده بود، تنها بازیچه موقتی نظام هستند که پس از انقضای تاریخ مصرف، بود و نبودشان برای نظام فرقی نخواهد داشت.

همیشه واکنش مردم مانند جنبش سبز مسالمت آمیز نیست. همیشه مردم با دهان چسب زده و دستبند و شال سبز اعتراض خود را نشان نمی دهند. گاهی نیز مانند واقعه امروز مردم با استفاده از سلاح و بمب واکنش خود را نشان می دهند. چه این حادثه به دستور سران رژیم انجام شده باشد و چه یک اقدام خود جوش، در هر صورت هشداری است به اعضای خرد و بزرگ سپاه و بسیج. هر سپاهی، بسیجی یا اطلاعاتی دارای خانه و خانواده، دوست و آشنا است. ممکن است این افراد در حین عملیات سازمان دهی شده از گزند مخالفان در امان باشند اما روزی که نوبت به حرکت های خشونت بار مردم برسد، اولین گروهی که آسیب خواهد دید همین افراد و خانوادشان است.

چه خوب است که این واقعه درس عبرتی برای سپاهیان و بسیجیان شود تا قبل از اینکه همانند زباله به سطل آشغال نظام ریخته شوند برای خود راه نجاتی بیندیشند. علیرغم مخالفت اکثریت گروه ها با عملیات تروریستی، هیچیک از توده مردم از این واقعه یا واقعه تاسوکی ناراحت نشد بلکه مردم این واقعه را به فال نیک گرفتند تا در آینده ای نزدیک شاهد پیروزی بر ظالم باشند.

به امید پیروزی نهایی

حجاب محدودیت است و نه مصونیت

برای دیدن اندازه بزرگتر بر روی عکس کلیک کنید.


یکی از ظلم هایی که رژیم اسلامی ایران در حق ملت ایران و به خصوص زنان اعمال نموده مساله حجاب است. حجاب در ظاهر برای حفظ ارزش زن و بنیاد خانواده است اما در عمل می بینیم آقایان دولتمدار از آن برای افزایش تحریک جنسی هنگام تجاوز استفاده می کنند زیرا ندیدن انسان را حریص می کند. لابد برای تجاوز به دختران بی گناهی همچون ترانه موسوی، برداشتن حجاب و دیدن بدن عریان هیجان آمیز تر و لذت بخش تر از وقتی است که وی حجاب اسلامی ندارد. ما همگی دیدیم که نیروهای حکومت اسلامی با دختران بی گناه این مرز و بوم چه ها کردند. این همه تجاوز و سوء استفاده جنسی نشان دهنده ساختگی بودن تئوری اسلامی آنان دارد و نشان می دهد که این افراد به هیچ کدام از اصول به اصطلاح اسلامی خود پایبند نیستند و صرفا برای بقاء حکومت و شغل خود از این اصول حمایت می کنند.

واقعیت آن است که حجاب آن هم از نوع اجباری آن نه تنها مصونیت به همراه نمی آورد بلکه عامل تشدید فساد نیز می شود. زنان و دخترانی که مخالف حجاب هستند به اشکال گوناگون به دنبال رهایی از حجاب اجباری حکومت بر می آیند. از طرف دیگر دخترانی که از طرف خانواده ها برای حفظ حجاب سفت و سخت تحت فشار هستند نیز سعی می کنند در موقع مناسب تغییر لباس دهند. نمونه های فراوانی از این آزاده خواهی در دختران دانشجو دیده شده است: دختران در سال اول دانشگاه با چادر در دانشگاه حاضر می شوند ولی به مرور چادر جای خود را به مانتو و بعضاً مانتوهای رنگی و تنگ می دهد. این تغییر ظاهر هرچند برای عده ای مضحک است اما نشان از یک واقعیت تلخ دارد. پوشش اجباری برای عده کثیری از بانوان یک عامل محدود کننده است که نه تنها باعث ایجاد مصونیت نمی شود بلکه باعث حذف آنها از محیط های ورزشی و محدود شدن زمینه های فعالیت های کاری و اجتماعی آنان می گردد.


ملت ایران با وجود کنار آمدن با ظلم و ستم زورگو در خیلی از موارد حاضر به زیر بار رفتن اصول مغایر سنت نشده است. بعضی وقت ها دین مغایر با سنت است و یکی از موارد آن مساله رابطه جنسی است. از نظر تشیع داشتن رابطه جنسی به شرط رعایت احکام صیغه هیچ اشکالی ندارد. یکی از مشکلات صیغه اجازه پدر دختر بود که جناب آقای خامنه ای این مشکل را نیز از سر راه جوانان برداشتند تا خدایی ناکرده جوان با بن بست بر نخورند. این بدین معنی است که اگر پسری دختری را صیغه کند و این دو بدون اجازه پدر و مادر در مکانی به صورت عریان دیده شوند و یا اینکه ثابت شود دختر از آن پسر باردار گشته است، در هیچ یک از موارد مشکل شرعی و قانونی برای این جوانان پیش نخواهد آمد و این دو جوان با ادعای اینکه دختر صیغه پسر شده است می توانند خود را از هرگونه گناهی مبرا کنند. این در حالی است بسیاری از جوانان در طول سال های گذشته در ایست و بازرسی ها و در اماکن عمومی صرفا به خاطر با هم بودن دستگیر و زندانی شده اند. اگر این جوان ها هم راهکار پیشنهادی مراجع تقلید را در پیش می گرفتند هیچگاه با این مشکلات روبرو نمی شدند اما این راهکار هرگز استفاده نشد. با وجود وجاهت مذهبی و قانونی، صیغه از نظر سنت امری قبیح شناخته شده و والدین به هیچ وجه نتوانسته اند با آن کنار بیایند. اینکه دختر خانواده ای صیغه پسری باشد برای آن خانواده وجه بسیار بدی دارد و کمتر خانواده ای حاضر است این مساله را بپذیرد چه برسد که آن را برای کسی بازگو کند.

عدم مقبولیت صیغه در عرف جامعه و نبود مکان های قانونی برای برآورده کردن نیاز جنسی منجر به انتقال مسائل جنسی به خیابان ها و اماکن عمومی و ایجاد مزاحمت های گوناگون برای زنان و دختران شده است. این مساله به قدری تشدید شده است که حتی زنان محجبه نیز از گزند مزاحمت های خیابانی در امان نیستند. از طرف دیگر روز به روز سخت تر شدن شرایط معیشتی موجب افزایش سن ازدواج شده است. با این وجود از آنجا که غریزه جنسی یک مساله زیست شناختی است و نیازهای مرتبط با آن پس از سن بلوغ ظاهر می شود، نمی توان از جوانان انتظار داشت که هماهنگ و همگام با شرایط شغلی و معیشتی غریزه جنسی خود را فعال یا غیر فعال کنند. از طرف دیگر فرهنگ جهانی از طریق ماهواره ها و اینترنت به شدت در حال گسترش است و تاثیرات خود را بر مردم گذاشته و می گذارد. هم اکنون یک جستجوی اینترنتی یا تماشای یک کانال ماهواره ای یک کشور مثل ژاپن تا حد زیادی فرهنگ کلی و نحوه برخورد مردمان آن کشور را به ما می شناساند. در این شرایط است که مقایسه صورت گرفته و عوامل محدود کننده آزادی شخصی مردمان کشورهای غیر دموکراتیک روز به روز بر آنان آشکارتر می گردد.

بررسی حوادث اجتماعی ایران در موارد تجاوز و قتل نشان از این دارد که خفاشان شب بسیار فراوان تر از آن هستند که در رسانه ها بیان می شود. کم نیستند افرادی که از دوران بلوغ به خاطر محدودیت های جنسی سنت یا حکومت دچار کمبود های عاطفی و جنسی شده اند و مستعد اقدام به جرم هستند.

در نهایت آنکه مردم ایران زیر بار حجاب، صیغه و دیگر روش های تحمیلی متحجرانه نخواهند رفت و به محض انهدام دولت کودتا و پیروزی جنبش سبز خود را از قید و بند تمامی فشارهای تحمیلی خواهند رهانید.

سبز باشید
این هم از نتایج موفقیت آمیز حجاب اجباری!

دعای هفته (2)

اللهم ، والمهدي الموعود هو كذبة لخداع الناس في العالم


خدایا، مهدی موعود دروغی است برای فریب مردم دنیا

God, the promised Mahdi is a lie to deceive the people of the world