چه می خواهیم؟


چند هفته پیش متن جالبی راجع به اینکه مردم (ما) خواستار چه چیزی از جنبش هستند خواندم. در آن متن مردم را تشویق به تعیین اهداف از طریق تفکر به آنچه می خواهیم بود و نه آنچه نمی خواهیم (جمهوری اسلامی). این حرف به نظر من کاملا منطقی است اما مشکل جنبش ها به خصوص در کشورهای دارای دولت خودکامه این است که مردم طی دوران چنین حکومت هایی آنقدر اذیت و آزار می شوند که چیزی جز نفرت و خشم در ذهنشان باقی نمی ماند. در چنین شرایطی است که هم سو شدن منافع و خشم و احساسات باعث یک براندازی همه جانبه و بدون در نظر گرفتن هدف نهایی می شود. در این شرایط است که اوضاع از بد به بدتر تبدیل می شود، مانند انقلاب جمهوری اسلامی ایران.


البته ذکر این نکته ضروری است که افعال و جملات متضاد را می توان با یک تغییر کوچک به هم تبدیل کرد:

ما دولتی که شکنجه می کند را نمی خواهیم.

یا

ما دولتی می خواهیم که شکنجه نکند.

یا

ما دولتی می خواهیم که با زندانیان رفتار انسانی داشته باشد.


هردو جمله اول، دولت شکنجه گر را نفی می کنند. اما یکی با فعل مثبت و دیگری فعل منفی. جمله سوم به صورت غیر مستقیم و با فعل مثبت دولت شکنجه گر را نفی می کند زیرا دولتی که با زندانیان رفتار انسانی داشته باشد در عمل شکنجه هم نخواهد کرد.

خوشبختانه جنبش مردم ایران که با نام جنبش سبز شناخته می شود دارای یک رهبر آگاه و با تدبیر است. میرحسین موسوی با دعوت مردم به آرامش و برگزاری تظاهرات مسالمت آمیز "سکوت" از یک سو توانست قدرت خود و مردم را به رخ جناح حاکم بکشاند و از سوی دیگر از ایجاد حکومت نظامی جلوگیری کند.


اما ما واقعا چه می خواهیم؟

اینجانب قصد تحمیل عقاید خود را به دیگران ندارم اما از آنجا که ظلم در کشور بیداد می کند، بسیاری از خواسته های ملت برای داشتن حقوق اولیه انسانی به حداکثر اشتراک خود در چند سال اخیر رسیده است. از این رو یک سری از آنها را در ادامه این نوشته بیان می کنم.

اگر منظور از چه می خواهیم نوع نظام باشد پاسخ اصلی به این سوال کوتاه تر است:

ما یک نظام و دولت دموکراتیک و غیر ایدئولوژیک (شامل مذهبی) می خواهیم. اما برای ذکر جزئیات باز هم باید از جملات منفی کمک بگیریم:


- ما نظام یا دولت پادشاهی و کومونیستی نمی خواهیم.


- ما دولتی می خواهیم که مردم را به خاطر عقیده شان زندانی، شکنجه، سنگسار و اعدام نکند.


- دولتی می خواهیم که شکنجه گاه غیر قانونی نداشته باشد.


- دولتی می خواهیم که با شکنجه و زور اعترافات دروغین از متهمان نگیرد.


- دولتی نمی خواهیم که از ترس فروپاشی و برای ترساندن مردم، جوانان را در خیابان به گلوله ببندد ، جنازه آنها را روزها مخفی نگه دارد و در موقع تحویل جنازه تقاضای چند میلیون پول نماید.


- ما دولتی می خواهیم که امکان بیان عقاید را از مردم نگیرد: اینترنت را سانسور نکند، بر روی رادیو و ماهواره پارازیت نیندازد و روزنامه ها را بدون دلیل منطقی نبندد.


- دولتی می خواهیم که قوانین منصفانه داشته باشد و خود از این قوانین پیروی کند. دولتی می خواهیم که قوه قضائیه آن آلت دست چند نفر معدود نباشد.


- دولتی می خواهیم که برای حفظ منافع خود و ترس از سقوط، آدمکش به خیابان ها نفرستد.


- دولتی می خواهیم که به بهانه آموزش نظامی و توهمی به نام امر الهی پسرهای جوان را به زور به دوره سربازی نفرستد.


- دولتی می خواهیم که افراد را به صورت موروثی و بر خلاف میل باطنی مسلمان و شیعه فرض نکند و به تمامی ادیان و فرقه ها اجازه تبلیغ و فعالیت علنی در جامعه را بدهد.


- دولتی می خواهیم که برای بقای خود سرمایه کشور را دو دستی تقدیم بیگانگانی چون روسیه، چین، حزب الله و فلسطین نکند.


- دولتی که بی دلیل برای ایرانیان دشمن تراشی نکند و احترام و آبروی ملت ایران را در جامعه جهانی حفظ کند


- دولتی که به زور حجاب سر زنان نکند و در آن زنان حقوق مساوی با مردان داشته باشند.


- دولتی که شادی را از مردم سلب نکند، میهمانی ها و مجالس عروسی را بر هم نزند، دختران و پسران این مرز و بوم را به گناه خیالی داشتن موی بلند، حجاب ناکامل و پوشیدن کفش ساق بلند دستگیر نکند.


- دولتی می خواهیم که به بهانه اسلام و امنیت کاندید ها را رد صلاحیت نکند.


- دولتی می خواهیم که ارکان قدرت آن بتوانند عملکرد یکدیگر را زیر سوال ببرند و از اقدامات خودسر مسئولین جلوگیری نمایند.


- دولتی می خواهیم که فاقد ارکان ضد دموکراسیِ رهبری، مجلس خبرگان، شورای نگهبان و مجلس تشخیص مصلحت نظام و امثال اینها باشد.


- دولتی می خواهیم که در آن رئیس جمهور و مجلس هر دو به طور موثری در اداره مملکت نقش داشته باشند، بدون دخالت پست های غیر انتخاباتی.


اما در عمل چه باید کرد؟

همان طور که ذکر شد، همسو شدن منافع معمولا باعث مشکلات و تضادهای فراوان پس از رسیدن به هدف مشترک می شود. موج سبز شامل بسیاری از اقشار طبقه پائین ، متوسط و مرفه جامعه است که شامل تعداد قابل ملاحظه ای از افراد متدین و محافظه کار و حتی روحانیون نیز می شود. عقیده بسیاری از تحلیل گران این است که با وجود اختلاف سلیقه فراوان در بین طرفداران میلیونی موج سبز، ادامه راه جنبش سبز به شکل کنونی آن بهترین راه برای تحقق خواسته ها و پرهیز از خشونت است. راهی که امید می رود ایران را طی یک دوره چند ساله کوتاه متحول کند.


به امید پیروزی نهایی

۲ نظر:

  1. سلام دوست عزیز. خوبی؟ به بلاگت می آم سر می زنم. ممنون که وقت می ذاری برای ایرانمون برای آرادی مون. شاد باشی

    پاسخحذف
  2. سلام خوبم ، مرسی از کامنت

    پاسخحذف