ارتش سایبری ایران یا جوخه مزدوران سایبری رژیم؟

ارتش سایبری ایران یا جوخه مزدوران سایبری رژیم؟

اخیراً گروهی به نام "ارتش سایبری ایران" که به گفته بسیاری از سپاه پاسداران تامین می شوند اقدام به هک کردن گسترده وب سایت ها نموده اند.هک شدن وب سایت Baidu، Twitter، رادیو زمانه و بسیاری از سایت ها اصلاح طلب به این گروه نسبت داده شده است.

همان طور که می دانید چین یکی از مراکز اصلی هکر های خبره جهان است و هکرهای چینی تا به حال بارها سرورهای گوناگون را هک کرده اند. هکرهای چینی تا به حال چند بار سرورهای DNS که حاوی آدرس وب سایت ها و سرور مرتبط با آنها است را هک کرده اند و حتی توانسته اند به سایت Pentagon نیز نفوذ پیدا کنند.

در کشوری مانند ایران که با موج گسترده فرار مغز ها روبرو است و سرعت اینترنت بسیار پایینی هم دارد و تا کنون نیز خبر خاصی مبنی بر هک شدن وب سایت های مطرح جهانی توسط ایرانیان گزارش نشده است این پرسش به وجود می آید که چه شده که ایرانیان ناگهان تبدیل به هکرهای حرفه ای شده اند؟؟ جواب سوال این است:

در ایران هکر حرفه ای بسیار کمی وجود دارد و اگر هم وجود داشته باشد به راحتی حاضر به همکاری با رژیم جنایتکار و شکنجه گر ایران نیستند. اصولا دولت ایران داری چنین متخصصانی نمی باشد و سپاه پاسداران در ازای پرداخت هزینه به هکر های چینی از آنها می خواهد که وب سایت های مورد نظر آنها را برایشان هک کنند. هک کردن سایت چینی بایدو نیز برای رد گم کردن است بدین معنی که به جهانیان ثابت کنند که این هکرها ایرانی هستند نه چینی چون اگر چینی بودند هیچگاه یک سایت چینی را هک نمی کردند.

استخدام این هکرها اصولا کم هزینه است زیرا هکر ها اغلب افراد جوان با میانگین سنی پایین هستند (22-17 سال) که به خاطر استعداد و هوش بالا و البته آموزش هایی که دیده اند توانایی غیر قابل تصوری به دست آورده اند. اغلب این افراد با والدین خود زندگی می کنند و به جز گروه اندک، اغلب برای سرگرمی و تفریح به هک کردن مبادرت می ورزند. بنابراین دریافت چند صد دلار تا چند هزار دلار نه تنها برایشان بسیار جذاب است بلکه از سرشان هم زیاد است.

اما آیا واقعا نام ارتش سایبری ایران برای این گروه مناسب است؟ ارتش معمولا به گروهی متشکل از چندین هزار نفر اطلاق می شود در حالی که هکر ها اغلب به تنهایی و یک تنه کار خود را انجام می دهند و به ندرت احتیاج به همکاری چند نفر دیگر پیدا می کنند. بنابراین من اسم این گروه رو میگزارم جوخه مزدوران سایبری رژیم.

این من و تو هستیم که ارتش واقعی سایبری ایران رو می سازیم. در واقع مردم آزادی خواه ایران بودند که با فعالیت های گسترده اینترنتی خود با اطلاع رسانی به هموطنان و جهانیان باعث خشم رژیم و سرمایه گذاری برای استخدام هکرهای مزدور شدند. این من و تو بودیم که از تمامی لحظات تظاهرات فیلم و عکس گرفتیم و روی Youtube و وبلاگ ها گذاشتیم. من و تو بودیم که هیچ خبری رو از قلم نینداختیم و هر روز چند تا پست جدید رو وبلاگ میگذاشتیم و ای میل های مختلف رو در مورد روز تظاهرات و تحلیل های سیاسی روز و دروغ ها و جنایات رژیم برای دوستان می فرستادیم. بچه های این گروه و آن گروه و سایت بالاترین بودند که رژیم رو زله کردند و به ستوه آوردند. به این میگن ارتش و نه به یک مشت مزدور جیره خوار که با هک کردن چند تا وب سایت می خواهند جنبش را متوقف کنند. ارتش سایبری حقیقی ایران ارتشی نیست که با هک کردن چند تا وب سایت بخواهد بر منفوریت ملت ایران بیفزاید- کاری که جوخه سایبری می کند-برنامه های اتمی و حمایت از تروریسم و نقض حقوق بشر کم بود حالا مزاحمت های سایبری نیز اضافه شد.

مشمولان محترم، خدمت نروید!

مشمولان محترم، خدمت نروید!

جوانان عزیز، همان طور که می دانید نظام جمهوری اسلامی ایران که در طول عمر 31 ساله خود حق و حقوق مردم ایران را بسی پایمال کرده و افراد زیادی را به بهانه های مختلف اعدام و شکنجه کرده هم اکنون به خاطر تقلب آشکار در انتخابات 22 خرداد 1388 و وضع بد اقتصادی و برخورد های غیر انسانی با مردم دچار بحران سیاسی شدیدی شده است.

نظام جمهوری اسلامی بدون در نظر گرفتن حق و حقوق سربازان وظیفه و نیازهایشان آنها را به زور به مدت یک سال و نیم به دوره خدمت می فرستد و در آنجا نیز با کمترین امکانات وادار به کارهای سخت و طاقت فرسا می کند. نگهبانی دادن طولانی شبانه روزی در هوای گرم و سرد در پادگان ها ، ایستادن در سر چهار راه ها و خیابان ها برای کمک به راهنمایی و رانندگی و بدتر از همه روبرو کردن جوانان با مردم در روزهای تظاهرات نمونه هایی از اقدامات غیر انسانی جمهوری اسلامی است. ورود شما به دوره خدمت خبر خوشی است برای جنایت کاران رژیم جمهوری اسلامی برای سوء استفاده از شما برای مقابله با ملتی که رای آن دزدیده شده و از وضع اقتصادی و معیشتی خود ، از نبودن آزادی بیان و از سرکوب بی رحمانه رژیم به ستوه آمده . این رژیم اهمیتی نمی دهد که در طول خدمت، شما یک سال و اندی از زندگی خود هدر دهید در حالی که می توانستید در طول این مدت کار کنید و پس انداز قابل ملاحظه ای برای خود به دست آورید. برای آنها اهمیتی ندارد اگر شما به خاطر ساعت ها سرپا ایستادن در سرما و گرما دچار واریس (بیرون زدگی رگ های پا) و درد مفاصل و به خاطر حضور طولانی در خیابان های آلوده شهر های بزرگ دچار ناراحتی های تنفسی، به خاطر رژه های طولانی دچار کاهش بینایی و ناراحتی مغزی (به خاطر کوباندن شدید پا بر زمین)، به خاطر استفاده از آب غیر بهداشتی و در مناطق دورافتاده دچار ناراحتی کلیوی شوید و سال ها مجبور به درمان این بیماری ها و صرف هزینه های میلیون تومانی کنید. انتظار نداشته باشید وقتی به خدمت رفتید از شما نخواهند که با باتوم به خیابان ها بروید و مردم بی گناه را بزنید. حتی اگر در نیروی انتظامی نبودید و یا درجه شما بالاتر از آن بود که این کار ها به شما محول شود، بدانید که هر کاری که در طول خدمت انجام می دهید کمکی است به این دولت و نظام برای سرکوب بیشتر مردم و به خاک و خون کشیدن برادران، خواهران ،والدین، فرزندان و دوستان و اقوام شما. دولت با استفاده از نیروی مجانی و یا بسیار ارزان سربازهای وظیفه مقدار هنگفتی از هزینه های خود را کاهش می دهد و دیگر هزینه ها را صرف امور نا مشروع خود می کند. به عنوان مثال برای انجام کارهای اداری به جای استخدام یک نفر که حداقل 250000 تومان حقوق نیاز دارد، یک سرباز وظیفه را با حقوق 40000-30 تومان به کار می گیرد.

الان بدترین و نا مناسب ترین وقت برای رفتن به خدمت سربازی است. دلایل این ادعا:

1-خدمت کردن به این دولت موجب قدرتمند تر شدن آن و سرکوب بیشتر مردم خواهد شد و در نتیجه رسیدن به دموکراسی را عقب می اندازد.
2-به خاطر ضعیف شدن دولت در دوره پس از انتخابات، احتمال سرنگونی قریب الوقوع آن بسیار زیاد است. بنابراین بسیار محتمل است که خدمت سربازی بسیاری از متولدین که الان مشمول هستند بخشوده شود. همان اتفاقی که در انقلاب 57 افتاد.

در نهایت آنکه نرفتن شما به دوره خدمت سربازی ضربه بزرگی به دولت وارد کرده و هزینه های مالی و سیاسی زیادی به آن تحمیل می کند و این مطلب باعث خواهد شد که زودتر از قبل مجبور به عقب نشینی شود. کافی است 20 درصد از مشمولین به خدمت نروند و آنوقت است که دولت ضعیفتر از همیشه خواهد شد و دستان کثیف خود را از این مملکت کوتاه خواهد کرد.

با این وجود اگر در شرایطی هستید که نرفتن به خدمت برای شما غیر ممکن است، مبارزه مدنی برای سربازان وظیفه را حتما بخوانید

تا بدانند که نتیجه وادار کردن جوانان به خدمت سربازی چه خواهد بود.
این متن را برای تمامی دوستان و آشنایانی که نزدیک به دوره خدمت هستند بفرستید.

باز هم ترور حکومتی


رژیم جنایتکار اسلامی بار دیگر دست به ترور و کشتار زد اما اینبار مقتول یک استاد دانشگاه بود.دکتر مسعود علی محمدی استاد رشته فیزیک دانشگاه تهران امروز در جلوی درب خانه اش به قتل رسید. به گفته برخی کارشناسان رژیم با این ترور دو هدف را دنبال می کند: 1) ایجاد ترس در بین اساتید دانشگاه 2) ایجاد حس منفی در عوام نسبت به جنبش سبز و کشورهای غربی با نسبت دادن این ترور به جنبش سبز و بیگانگان

رژیم ایران که ضربه بزرگی از مردم خورده و از عاقبت اعتراضات هراس زیادی دارد گمان کرده که مردم گول حرف های احمقانه و تهمت های دروغینش را می خورند. همه می دانند که رژیم ایران خود خبره ترین تروریست جهان است و ترورهای داخل در قالب قتل های زنجیره ای و کشتار خبرنگاران و نویسندگان و فعالان حقوق بشر از یک طرف، ترورهای خارج کشور از قبیل ماجرای میکونوس و انفجار مرکز یهودیان در بوینس آیرس آرژانتین و موارد بسیار دیگر از طرف دیگر ماهیت رژیم را برای مردم ایران و جهان آشکار ساخته است.

نخیر! دیگر فایده ندارد! شما باید بروید. این رژیم باید عوض شود و سرانش باید محاکمه شوند. پیغام ما به شما این است:

کفتار های پست، گور خود را از ایران گم کنید. هر چه دیرتر بروید احتمال دستگیری و محاکمه تان بیشتر می شود. بروید در همان کشورهایی که در آن پول ذخیره کرده اید. عاقبت شما همان عاقبت سران رژیم شاهنشاهی است.


کسی از گربه های ایرانی خبر نداره

دیشب این فیلم رو دیدم. چه قدر تحت تاثیر قرار گرفتم. انگار زندگی منو به تصویر کشیده بود. حضور پلیس در سرتاسر فیلم مشهود بود همان طور که ما حضور پلیس و نیروهای امنیتی رو هر روز به وضوح حس می کنیم. پسران جوانی را نشان می داد که به خاطر زورگویی یک مشت آدم کش نظامی حتی نمی توانستند گذرنامه داشته باشند تا از کشور خارج شوند. انگار که زندانی رژیم ستمگر اسلامی هستند. این مساله مشکل تمام پسرهای جوان است: حس حبس در بیقوله ایران.

کشوری که در آن شادی گناه است. کشوری که در آن عقاید و باورهایت را به زور می کاوند تا مبادا از راه راست منحرف شود. کشوری که اولین نیاز های بشری را تحت عنوان اسلام سرکوب می کند. احساس می کنم جوانیم در این کشور به هدر رفته. یک مشت نادان جاهل بر روشنفکران و متفکران حکومت می کنند. به راستی که حکومت کفتار ها است. جمعیت زیاد و فقر ناشی از آن به این مساله دامن زده و این کفتار های وحشی را در بقای حکومت سیاه خود یاری می نماید. اما آیا به قول کیوسک در پشت این دیوار سنگی دشت سبزی وجود دارد؟ دیگر وقت آن است که این دیوار را خرد کنیم و به دشت برسیم. هرچه رنج کشیدیم بس است. تا کی باید جوانان این وطن به زندان بیفتند و در زندان های مخوف رژیم شکنجه شوند؟ تا کی باید جنازه های متلاشی شده عزیزانمان را پس از روز ها پیگری و تحقیر و دشنام تحویل بگیریم و شاهد شکسته شدن سنگ قبر آنها باشیم؟ تا کی باید زنان این کشور حجاب اجباری داشته باشند و با خفت و خواری با حقوق ناعادلانه زندگی کنند؟ تا کی باید از هجوم لباس شخصی ها و عناصر امنیتی اطلاعات و سپاه و بسیج در هراس باشیم؟ تا کی باید در مقابل خارجیان به خاطر رفتارهای احمقانه و خصمانه رژیم تحقیر شویم؟ تا کی؟